زبالهها به سرطانی تبدیل شدهاند که به راحتی میتوانند هر منطقهای را آلوده کنند. حالا دیگر این طلای کثیف به یک درد مشترک برای تمام استانهای ایران تبدیل شده و بوی تعفنش بیش از همه محیط زیست را از پا درآورده است. مهم نیست کدام استان باشد، از آنها که پر از جنگل و رودخانهاند گرفته تا مناطقی که جز کویر و آفتاب چیز دیگری ندارند. متأسفانه این محیط زیست است که باید دهانش را باز کند تا کامیونها و تانکرهای حمل زباله و پسماند و فاضلابها هر چه دارند در آنجا تخلیه کنند. اگر محیط زیست و طبیعت یزد از یک طرف مجبور است زبالهها را در دل خود جای دهد، از طرف دیگر موجودات و حیواناتی را از دست میدهد که قرنها بود شب و روزش را با بازی و زندگی آنها سپری میکرد.
بیشک باید یزد را یکی از کمبارانترین مناطق فلات مرکزی ایران به شمار آورد. منطقهای که با ذات خشک و تشنهاش و میانگین بارندگی ۳۰۰ میلیمتر در سال، توانسته همزیستی خوبی با محیط و هوای خشنش ایجاد کند، اما نکته قابل توجه اینکه در چنین شرایطی، از گذشتههای دور یزد دارای تمدن و شهرت جهانی بوده است. البته به جرئت میتوان تمام آبادانیهای یزد را به حساب و لطف حضور قناتهایی دانست که علاوه بر به عهده داشتن مسئولیت شبکه آبرسانی، به نوعی ذخیرهسازی زیرزمینی آب را هم انجام میدادند تا این استان خشک را چه به لحاظ زندگی شهری و چه تولید محصولات کشاورزی در زمره بهترین شهرهای ایران قرار دهد، اما حالا و به موازات خشکسالیهای زنجیرهای که تمام ایران را فراگرفته، یزد هم با بحران شدید آب مواجه شده است. شاید با مرگ قناتها میشد چنین روزهایی را متصور بود ولی تنها دغدغه یزدیها آب نیست زیرا در معرض انقراض قرار گرفتن برخی گونههای جانوری، زبالهها و پسماندهای شهری و روستایی، کورههای آجرپزی و معدنکاویها چنان بلایی بر سر محیط زیست آوردهاند که دیگر نفس یزد بالا نمیآید.
استان یزد که دارای مناطق حفاظتشدهای مثل کالمند، بهادران و کوه بافق است از تنوع زیستی بسیار خوبی برخوردار است و در همین راستا میتوان از بارزترین نمونههاى حمایت شده وحوش منطقه کالمند به آهو یا همان غزال ایرانى، جبیر و هوبره اشاره کرد. در کنار این موجودات جبیر، کل، بز، قوچ و میش، پلنگ، کفتار، انواع روباه، گرگ و خرگوش از مهمترین گونههاى حیاتوحش این منطقه بهشمار مىروند. دره انجیر هم از دیگر مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع یزد است که زیستگاه یوزپلنگ ایرانی نیز به شمار میآید هرچند بارها مورد تجاوز شکارچیان غیرقانونی قرار گرفته است. هرچند طی سالهای اخیر مناطق حفاظت شده یزد به شدت تحت حفاظت قرار گرفتهاند و آمار شکار هم به مقدار قابل ملاحظهای کاهش یافته، اما هنوز هم باید شکار بیرویه را یکی از دغدغههای زیستمحیطی این استان به شمار آورد.
اگر روزی کورههای آجرپزی یزد چند کیلومتری از شهر دورتر بودند، اما هماکنون و با افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی وارد حریم شهری شدهاند و علاوه بر ایجاد آلودگی شدید هوا، بهترین خاک و آب یزد را به تاراج بردهاند. امروزه کورههای آجرپزی یزد به دلیل استفاده از سوخت نامناسب، عمر بالا و سنتی بودن فرآیند تولید و استفاده نکردن از روشهای کاهش آلاینده جزو منابع مهم آلودگی هوا بهویژه در حوالی شهر یزد به شمار میروند. سوخت این کورهها اکثراً از مازوت تأمین میشود که به شدت آلاینده و خطرناک است و اگر روزی آسمان کویر جزو زیباترین بخشها و شبهای کویر به شمار میرفت، حالا کمکم این موهبت الهی هم به دست فراموشی سپرده میشود.
از طرف دیگر همین چند سال پیش بود که به دلیل افزایش فعالیتهای اکتشاف و عملیات اجرایی معدن، موجی از اعتراضات در شهرستان تفت توسط مردم شکل گرفت. اعتراضها مربوط به آغاز به کار معدن مس در منطقه درهزرشک صورت گرفت چراکه اهالی منطقه معتقد بودند فعالیت معدنکاوی سبب آلودگی منابع آب کشاورزی و باغداری آنها میشود. در نتیجه در درازمدت اهالی منطقه مجبور میشدند که به روستاهای اطراف یا شهرها مهاجرت کنند. حال از یزد خبر میرسد حدود ٦هزار درخواست معدن جدید به ثبت رسیده که اگر این حجم وسیع معدنکاوی صورت گیرد اثرات آن قطعاً برای محیطزیست یزد فاجعهبار خواهد بود. به هر حال یزد روزهای خوشی را سپری نمیکند و اگر امروز با افتخار، سند ثبت جهانیاش را بالای سر برده حتماً به نگاههایی در سطح جهانی هم احتیاج دارد.